هشدار این لو دادن داستان فیلم نیست. معمولا در فیلمهای هالیوودی سعی میشود مخاطب پیش از تماشای فیلم از داستان آن آگاه نگردد؛ چرا که بیشترین تکیه این فیلمها بر فرم است و محتوای درخوری برای ارائه ندارند. اما آنچه فیلم قوش را به یک فیلم خوب بدل کرده است تنها فرم آن نیست بلکه درخشش محتوی آن است؛ بنابراین حرف زدن از داستان فیلم هیچ از توجه مخاطب کم نمیکند.
فیلم قوش داستان پسری است که در یک خانواده کارگری زندگی میکند. مادر و برادرش که هر دو کارگر هستند؛ هیچ فراغتی برای توجه و پرداختن به این پسر را ندارند. چنین بی توجهی از سوی مادر و برادر خشم مخاطب را علیه آنها بر نمی انگیزاند بلکه مخاطب با دیدن شرایط زیست کارگریشان تماما آنها را درک کرده و خود آنها را نیز مورد غضب سیستم سرمایه داری میبیند؛ و خشم مخاظب علیه این شرایط بر انگیخته میشود. سرمایهداری تنها به گرفتن حمایت خانواده از گاسپر اکتفا نکرده و در اجتماع نیز زندگی را از او دریغ میکند. سیستم آموزشی در این سیستم نه برای آموزش و تعلیم اخلاق انسانی و مهارتهای صحیح زندگی بلکه برای سرخورده کردن دانش آموزان طراحی شده است. هدف از چنین سرخوردگی تعلیم انسانهای ناامیدی است که در آینده توان هیچ عصیانی علیه سیستم را نداشته باشند. به مثال در فیلم جایی را میبینیم که گاسپر که هیچ علاقهای به فوتبال ندارد به اجبار درون دروازه تیم قرار میگیرد و هیچ توجهی به تواناییش در ژیمناستیک نمیشود.
سیستم سرمایهداری خارج از مدرسه و در باقی ساحات اجنماعی دست از سر گاسپر برنمی دارد. وقتی گاسپر به دنبال کتابی برای آموزش قوشش به کتابخانه مراجعه میکند آنقدر از او بهانه میگیرند که در نهایت گاسپر را وادار یه دزدی میکنند. دزدیای که باز خشم را نه علیه گاسپر بلکه علیه سیستم بر می انگیزاند. چنین نمونههایی در فیلم زیاد است و خارج از حوصلهاین متن است. و مخاطب خود بارها در جریان فیلم خواهد دید.
در نهایت فیلم تنها به این نقدها علیه سیستم اکتفا نمیکند و در جایی از فیلم شیو صحیح آموزش را نیز به نمایش میگذارد. جایی که معلم فلسفه به گاسپر اجازه میدهد تا راجع به موضوع مورد علاقه و زندگی خودش صحبت کند. جایی که رابطه معلم و شاگردی به یک رابطه انسانی بدل میشود نه یک رابطه بالا به پایین که شاگرد را سرکوب میکند.
خیلی ممنون بابت سایت ارزشمندتون.
برای من سر زدن و دیدن این همه کارهای خوب یک جا ، شگفت انگیزه.
و ممنون از معرفی این فیلم خوب.
تربیت کردن قوش برای بیلی، دقیقا برعکس آن تربیتیه که وی در مدرسه و خانه فرا می گیره و با آن مواجه هست.
به عنوان مثال
او برخلاف معلم های دگم ، سخت گیر و بی وجدان اش، هیچ وخت پرنده را برای این که تحت سلطه ی خودش در آورد ، تعلیم نمی دهد.